Sunday, April 26, 2009

2009

سلام بر تمام دوستاني كه اين وبلاگ را ميخوانند و به من افتخاد ميدهند
امروز امده ام كه فقط بگويم چند جمله اي بدانيد من حضور دارم



هنگام طلوع افتاب بر روي زمين پا مينهم و از گذار شبنم
از برگ درس اغاز زندگاني ميگيرم و دوست دارم
و دوست دارم در زير پرتو افتاب تجلي حضور را احساس كنم
و نگرانم كه در زماني كه غروب بال خويش را بر پهنه اسمان باز ميكند
طلوعي ديگر را از دست بدهم
اما نميتوان ماه را از نظر دور داشت

Tuesday, June 12, 2007

سه ماه و هفده روز

سه ماه و هفده روز از بهار گذشته بود و ديداري در کار نبود و بالاخره يک مجلس ديدار ها را تازه کرد و بالاخره ديدمش نه سلامي و نه عليکي و احوال پرسي و خداحافظي فقط يک دو تا نظر کوتاه و گذرا که به قول يارو گفتني دو کيلو چاق شدم
و تازه توی خیابان هم دیدمش دمم گرم

Friday, May 18, 2007

امشب دلم گرفته

اي اسمان زيبا امشب دلم گرفته

از هاي هوي دنيا امشب دلم گرفته

يک سينه عرق مستي دارد هواي باران

از اين خراب رسوا امشب دلم گرفته

امشب خيال دارم تا صبح گريه کردن

شرمنده ام خداوند امشب دلم گرفته

خون دل شکسته بر ديدگان تشنه

بايد شود هويدا امشب دلم گرفته

ساقي عجب صفايي دارد پياله تو

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتي خيال بس کن فرمايشت متين است

فردا به چشم اما امشب دلم گرفته

Thursday, May 10, 2007

غم


دل آدم ها مثل یه جزیزه ی دور افتاده می مونه
این که چه کسی اولین بار قدم به این جزیزه می زاره مهم نیست
این مهمه که اون کسی که می یاد هیچ وقت جزیزه رو ترک نکنه

Monday, April 02, 2007

13 به در


سبزه ها را به هم گره می زنم و مردگان را به هم پیوند می دهم تا به درک این واقعیت نائل شوم

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

کین سیزه خاک ما تماشگه کیست

Saturday, March 31, 2007

day


بهار آمد
خدا را شکر

Friday, March 30, 2007